شاخصهای کلیدی کارایی، اعداد و ارقام بسیار مهمی هستند که به کمک آنها میتوانید استراتژی بازاریابی خود را بازنگری کنید و بهبود بخشید. چه از معیارهای ساده استفاده کنید و چه از معیارهای پیچیده، به کمک آنها میتوانید شاهد پیشرفت کمپینهای بازاریابی آنلاین خود باشید و همچنین موثرترین راهها را برای ارتقای وب سایت خود شناسایی کنید.
در نظر داشته باشید که تنها اکتفا کردن و اعتماد کردن به معیارهای حاصل از ابزارهای تحلیل کافی نیست و لازم است شاخصهای کلیدی کارایی را که همراستا با اهداف شما هستند هم مد نظر قرار دهید. این شاخصها همانهایی هستند که اطلاعاتی ارزشمند درباره میزان تاثیرگذاری وب سایت و فروشگاه اینترنتی در اختیار شما قرار میدهند.
برخی دلایلی که باید از شاخصهای کلیدی کارایی استفاده کنید، عبارتند از:
- نظارت بر آنها ساده است.
- به کمک آنها میتوانید نتایج فوقالعادهای را به سایر افراد مرتبط مانند تیم مدیریت عرضه کنید.
- آنها پیشرفت واقعی کمپین بازاریابی را نشان میدهند و سرنخهایی برای ادامه کار در اختیار شما قرار میدهند.
- همان اهداف مهمی هستند که میخواهید به آنها برسید.
شاخصهای کلیدی کارایی، بسته به اهداف و نیازهای شما ممکن است متفاوت باشند. در ادامه به ۱۰ شاخص کلیدی کارایی اشاره شده است که محبوبیت زیادی بین بازاریابهای اینترنتی دارند.
۱- نرخ تبدیل
نرخ تبدیل یک شاخص اساسی در فعالیتهای آنلاین است. این شاخص بیانگر میزان بازدیدکنندگانی است که کارهایی را که از نظر شما استراتژیک هستند، انجام میدهند (مانند خرید، ارسال اطلاعات تماس، پرکردن فرم تماس و …). این شاخص از این جهت مهم است که به شکلی قوی با موفقیت کلی وب سایت مرتبط است و نشانهای است از میزان سود آینده.
۲- میانگین ارزش سفارش
اگر به فروش و سود علاقمند باشید، باید این شاخص را جدی بگیرید. در کنار افزایش تبدیلها، افزایش میانگین ارزش سفارش میتواند یک استراتژی خوب برای فروش بیشتر باشد. این امر به معنی توجه بیشتر بر کیفیت تبدیلها نسبت به تعداد تبدیلها و تلاش برای افزایش حجم خریدهاست.
۳- هزینه به ازای تراکنش
به کمک این شاخص میفهمید که برای انجام یک تراکنش چقدر سرمایهگذاری کردهاید. این شاخص وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که تصمیم بگیرید برای هر کانال بازاریابی آنلاین بودجه مشخصی تخصیص دهید. به این ترتیب میتوانید به کمک شاخص «هزینه به ازای تراکنش» میزان تاثیرگذاری کانال بازاریابی را ارزیابی کنید.
۴- مبدا ترافیک
به کمک این شاخص در مییابید که ترافیکی که منجر به بازدیدکنندگان بیشتر یا مشتریان بالقوه بیشتر شده از کجا نشات میگیرد و مبدا آن کجاست.
۵- ترک سبد خرید
این شاخص بیانگر مواردی است که بازدیدکنندگان فرآیند خرید را تکمیل نکرده و سبد خرید را رها کردهاند. نظارت بر شاخص «ترک سبد خرید» را باید بطور مستمر و به درستی انجام دهید و از آن برای بهبود مکانیزم سبد خرید استفاده کنید.
۶- رتبه سئو
موتورهای جستجو یکی از مهمترین مبداهای ترافیک هستند. اگر همواره مراقب قابلیت نمایش آنلاین وب سایت خود باشید، میتوانید رتبه خود را در موتورهای جستجو بهبود بخشید و شاهد نتایج ناشی از آن باشید.
۷- نرخ پرش
این شاخص نشان میدهد که بازدیدکنندگانی که از مبداهای مختلف به وب سایت شما وارد شدهاند، چه مدت در وب سایت ماندهاند. نرخ پرش نشان دهنده قدرت محتوا، کالا و بطور کل وب سایت در درگیر کردن بازدیدکنندگان است. بنابراین شاخص نرخ پرش، اطلاعاتی اساسی درباره وب سایت آشکار میکند که میتواند برای تغییر مورد استفاده قرار گیرد.
۸- نسبت بازدیدها به تراکنشها
گرچه محاسبه این شاخص کمی پیچیده است، اما نتایج خوبی برای شما به همراه دارد. وقتی به این مساله فکر میکنید که تعداد زیادی بازدیدکننده بدون خرید وب سایت را ترک میکنند، این شاخص میتوانید ثابت کند که اشتباه میکنید. بازدیدکنندگان زیادی هستند که قبل از خرید کالایی از شما، چندین بار وارد سایت میشوند تا سرانجام تصمیم به خرید بگیرند. بنابراین همیشه نگاهی هم به نسبت تعدا بازدیدها به تعداد تراکنشها داشته باشید.
۹- تعاملها در رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی سهم بزرگی از ترافیک اینترنت دارند و بازاریابها علاقه زیادی به آنها دارند. شاخصهای رسانههای اجتماعی به شما نشان میدهند که: جایگاه برند شما کجاست، محتوا و کالاهای شما چقدر مورد علاقه هستند و چقدر قابلیت اشتراک گذاری دارند. همیشه باید به این شاخصها توجه داشته باشید و تبدیلهای ناشی از آنها را در محاسبات خود وارد کنید.
۱۰- بازگشت سرمایه
هدف هر کسب و کاری سودآوری است. شاخص بازگشت سرمایه میزان تاثیر سرمایهگذاریها در بازاریابی آنلاین را نشان میدهد و از تصمیمهای شما پشتیبانی میکند.
علاوه بر شاخصهایی که در این نوشته بیان شدند، شاخصهای کلیدی کارایی دیگری هم هستند که میتوانند رضایت شما را به عنوان یک بازاریاب جلب کنند. کافی است آنهایی را شناسایی کنید و بکار گیرید که همراستا با اهداف شما باشند.