نظرسنجیها را ساده کنید
سادگی اولین قانون در نظرسنجی است.
میدانید چرا؟ شما با کسانی سر و کار دارید که یا گرفتار و مشغول هستند یا میخواهند وقت خود را به کارهایی اختصاص دهند که برایشان از نظرسنجی جذابتر باشد. اگر میخواهید که افراد پاسخهایی درست و دقیق به نظرسنجی بدهند، پرسشهایی از آنها بپرسید که بتوانند زود به آنها پاسخ دهند.
نمونه زیر را در نظر بگیرید:
همانگونه که میبینید هدف کسب و کار این است که یک برنامه کاربردی کسب و کار جدید راه اندازی کند و برای این کار نیاز به بازخورد از مشتریان خود دارد. شرکت برای اینکه به بازخورد دقیقتری برسد، پرسشنامهای کوتاه و دقیق طراحی کرده است که در آن پرسشهایی خوش-تعریف را میپرسد.
راه دیگر برای ساده سازی نظرسنجی این است که فقط در مورد یک ایده بپرسید. پرسیدن در مورد چند ایده در یک پرسشنامه نه تنها موجب کاهش توانایی پاسخ دهندگان برای پاسخگویی دقیق میشود بلکه توانایی شما را هم برای تفسیر پاسخها کم میکند.
برای مثال فرض کنید که همایشی برای مشتریان ترتیب دادهاید و میخواهید ببینید که سخنران کلیدی چقدر در زمینههای مختلف موفق عمل کرده است. در طرح پرسشها به جای اینکه درباره هر جنبه از سخنران پرسشی طرح کنید، چند مورد را با هم ترکیب کردهاید؛ مانند این مورد:
سخنران چقدر بابرنامه و جذاب بود؟ اگر سخنران ویژگیهای مخالف هم داشته باشد چه میشود؟ خیلی جذاب ولی بیبرنامه! چگونه میتوانید پاسخها را تفسیر و تحلیل کنید؟
این نکته که میخواهید اندازه نظرسنجی را کاهش دهید قابل درک است، اما با پرسیدن پرسشهای پیچیده کیفیت پاسخها را از بین نبرید. به جای اینکار فقط پرسشهایی بپرسید که پاسخهای بامعنی و مرتبط داشته باشند.
راه دیگر برای حفظ سادگی نظرسنجی این است که از طرح پرسشهایی که متنی همچون داستان دارند پرهیز کنید. اینگونه پرسشها، پرسشهایی پیچیده هستند که پاسخ دهندگان را سردرگم و خسته میکنند و باعث میشوند که آنها از نظرسنجی صرف نظر کنند یا پاسخهای مبهم و نادقیق بدهند.
به یاد داشته باشید که پرسشهای پیچیده بی هیچ دلیلی طولانی، حیله گرانه، مبهم و سردرگم کننده هستند. به جای آن پرسشها را کوتاه، ساده و سرراست کنید.
نظرسنجی را به صفحههای معینی وصل کنید
این نکته را CrazyEgg به خوبی بکار گرفته است. این شرکت تصمیم گرفت که صفحه اصلی وب سایت خود را بازطراحی کند و نظرسنجیهایی برای افزایش تبدیل در آن بگنجاند.
یکی از بهترین و موفقیتآمیزترین راههایی که آنها برای جمع آوری بازخورد مشتریان بکار گرفتند، اضافه کردن نظرسنجیهایی با پرسشهای مشخص در صفحههایی معین بود. یک مثال خوب طرح یک نظرسنجی در صفحه قیمتهای خدمات بود که در آن علت ترک صفحه بدون خرید را جویا میشدند.
نظرسنجی دیگری در صفحه استخدام قرار دادند که در آن از متقاضیان پرسشهایی در مورد ابزارها و نقاط قوت و ضعف آنها میپرسیدند. این اطلاعات برای کمک به شناسایی رقبا بسیار حیاتی بود.
اما علت اصلی موفقیت بالای اینکار در این بود که از مخاطبان پرسشهایی مرتبط با بخشی که به آن وارد شده بودند و به آن علاقه نشان داده بودند پرسیده میشد. علاوه بر این این کار باعث شد که تعداد پرسشها هم در هر بخش کمتر از تعداد پرسشهای یک نظرسنجی کلی برای کل وب سایت باشد.
همه پرسشهایی که در بخشهای مختلف وب سایت پرسیده شدند به شرکت کمک کرد که بهترین راه را برای بازطراحی وب سایت و برنامه ریزی کسب و کار خود پیدا کند. در نتیجه شرکت توانست ۲۲٪ تبدیل بهتر و ۱۳٪ کاهش نرخ پرش را تجربه کند.
شکل زیر صفحه قیمتهای قدیمی را نشان میدهد:
و شکل زیر هم نشان دهنده صفحه جدید است که با الهام از بازخوردهای مشتریان در نظرسنجی طراحی شده است:
مشوق ارایه کنید
مطالعات نشان داده است که مشوقها میتوانند نرخ پاسخگویی به نظرسنجیها را بطور متوسط تا ۵۰٪ افزایش دهند. با ارایه مشوقهایی مانند یک کتاب الکترونیکی یا یک هدیه کوچک، به پاسخ دهندگان ثابت میکنید که ارزش وقت و بازخورد از آنها را میدانید.
مواظب باشید که باید مشوق ارایه شده منطقی و در محدوده مناسب باشد. وقتی مشوقهایی بزرگ پیشنهاد میدهید، در خطر از دست دادن بودجه قرار دارید. برای مثال اگر برای شرکت در نظرسنجی قول دسترسی به یک برنامه کاربردی آنالیز اطلاعات گرانقیمت را میدهید، باید مطمین باشید که کمتر از ۵۰ نفر در نظرسنجی شرکت میکنند یا از نفر ۵۱ به بعد دیگر مشوق را نمیبینند.
از پرسشهای جهت دار پرهیز کنید
گاهی ممکن است ببینید که پرسشهای محدود شدهای دارید که پاسخ دهنده را مجبور میکند پاسخهایی بدهد که بر نظر و عقیده واقعی او منطبق نیست. این اشتباه بزرگ میتواند باعث شود که اطلاعات اشتباهی را تحلیل کنید که شما را به سمت استراتژیهای نادرست هدایت میکند.
برای مثال در یک شرکت فعال در زمینه سئو (SEO)، سئو دو وجه دارد: وجه بازدیدکننده سایت و وجه مالک سایت. مالک سایت و بازدیدکننده سایت نگاه متفاوتی به یک «کلمه کلیدی یا کلیدواژه» دارند. وقتی پرسشهایی را میپرسید، حتما پاسخهای متفاوتی از هر گروه میگیرید.
یک پرسش بد:
چرا یک شرح متا (meta description) مینویسید؟ این پرسش فقط برای مالک سایت معنی دارد، نه بازدیدکننده سایت. در اینصورت حتی اگر یک بازدیدکننده سایت هم به این پرسش پاسخ دهد به این معنی است که او هم یک مالک سایت است.
در پایان، به یاد داشته باشید که برای موفقیت در کسب و کار علاوه بر برنامه ریزی باید صدای مشتری را هم بشنوید و آن را درک کنید. بهترین راه برای شنیدن صدای مشتری اجرای نظرسنجیهایی است که به شما امکان دسترسی مستقیم به افکار مشتریان را میدهد.
طراحی پرسشهای نظرسنجی بسیار اهمیت دارد، زیرا میخواهید با پرسیدن آنها به پاسخهایی کامل و صادقانه از سوی مخاطبان برسید. فراموش نکنید که فقط پرسشهای مرتبط بپرسید که ساده باشند و جهت دار نباشند.
برگرفته از: TruConversion.com